سوار تاکسی بودم ، دیدم یه دختر خوشگل و سنگین جلو نشسته پیاده شد ،
دست کرد تو کیفش ،
گفتم مهمون ما باش خانوم خوشگله
دیدم از تو کیفش یه قبض در آورد داد به راننده گفت :
” این قبض و بگیر، بابا , وقت برگشتن برو عکسهای منم از آتلیه بگیر ”
هی سرخ و سفید می شدم ،
خواستم جمعش کنم، گفتم :
” دخترتون هستن ،
ماشالا چقد حالت چشما و فرم صورتشون شبیه شما بود
” راننده گفت ”
بیخود شیرین زبونی نکن ، الان مهمون کردنو بهت نشون میدم…!!!